آسمونی

براى خوب شدن حالمان نیازمند یک دوست داشتن هستیم بیاید بچسبد و ولمان نکند ☺️❤️

زندگی رسم خوشایندی است‌.

زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ‌، 
پرشی دارد اندازه عشق‌. 
زندگی چیزی نیست ، که لب طاقچه عادت از یاد من و تو 
برود. 
زندگی جذبه دستی است که می چیند. 
زندگی نوبر انجیر سیاه ، که در دهان گس تابستان است‌. 
زندگی ، بعد درخت است به چشم حشره‌. 
زندگی تجربه شب پره در تاریکی است‌. 
زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد. 
زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می پیچد. 
زندگی دیدن یک باغچه از شیشه مسدود هواپیماست‌. 
خبر رفتن موشک به فضا، 
لمس تنهایی «ماه» ، فکر بوییدن گل در کره ای دیگر. 

زندگی شستن یک بشقاب است‌. 

زندگی یافتن سکه دهشاهی در جوی خیابان است‌. 


زندگی «مجذور» آینه است‌. 
زندگی گل به «توان» ابدیت‌، 
زندگی «ضرب» زمین در ضربان دل ما، 
زندگی « هندسه» ساده و یکسان نفسهاست‌. 


هر کجا هستم ، باشم‌، 
آسمان مال من است‌. 
پنجره‌، فکر ، هوا ، عشق ، زمین مال من است‌. 

سهراب سپهری

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
فاطمه مهربون

خنده :-)

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
فاطمه مهربون

عکس عاشقانه

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
فاطمه مهربون

شعر سهراب ۲

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
فاطمه مهربون

قایقی...

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
فاطمه مهربون

حال و روز من

داشتم زندگیمو میکردم

اومدی حالمو عوض کردی

این همه راهو اومدی که بری

که خرابم کنی و برگردی


همه چی خوب بود قبل از تو

عشق با من غریبگی میکرد

یه نفر داشت با خودش تنها

زیر این سقف زندگی میکرد


عطر تو این اتاقو پر کرده

این هوا اون هوای سابق نیست

اون که با بودنت مخالف بود 

حالا با رفتنت موافق نیست


واسه چی اومدی که برگردی 

برو اما بمن جواب بده

سرخود اومدی ولی اینبار

به منم حق انتخاب بده


اون که میگفت تا ابد اینجام

حالا میگه بذار برگردم

داشتی زندگیتو میکردی

داشتم زندگیمو میکردم




۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
فاطمه مهربون

شعر سهراب

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
فاطمه مهربون

در خیال عشقت

چشمهایم را بسته ام ، تا تو را ببینم
ببینم که در کنارمی ، سرم بر روی شانه هایت است و تو فقط مال منی
حس کنم گرمای وجودت را ، فراموش کنم همه غم های دنیا را …
چشمهایم را بسته ام ، تا تو را در آغوش بگیرم ، تا همانجا در کنارت ، برایت بمیرم…
شاید تنها در خیالم با تو باشم و همیشه عاشق این خیالات باشم…
خیالی که لحظه به لحظه با من است ، همیشه و همه جا در کنار من است ، حسرت شده برایم اینخیالات عاشقانه ، از خیال تو حتی یک لحظه هم خواب به چشمانم نیامده….
همیشه فکرم پیش تو است ، تو که میدانی دلم بدجور گرفتار تو است ، پس کجایی که آرامم کنی؟خواهشی از قلب بی وفای تو دارم، هوای قلب تنهای مرا هم داشته باش….
بس که به خیال تو چشمهایم را بستم و به رویاها رفتم،دنیا را فراموش کرده ام ،دنیای من تو شده ای و رویاهایت ، حسرت شده برای یک بار هم، شنیدن صدای نفسهایت….
دلم در این هوای آلوده دلتنگی ، پر از غبار شده ، مدتی گذشته و هنوز این گرد و غبارها پاک نشده ، هر کسی می آید پیش خود میگوید شاید این دل حراج شده، اما کسی نمیداند که دلم یک عاشق سر به هوا شده…
دلی که عاشق است و عشقش در کنارش نیست ، دلی که لحظه به لحظه به خیال آمدن عشقش دیگرمحکوم به انتظار نیست ….
چشمهایم را بسته ام ، تو نیامدی و من عاشقی دلشکسته ام…
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
فاطمه مهربون