کسی شبیه به تو

هر صبح در من متولد می شود

تا تنگنای غروب در من قدم می زند

و شباهنگام پشت پنجره

در نگاه من و مهتاب گم می شود

کسی شبیه به تو

حجره ی تنهایی مرا

با شمیم یادش عطرآگین می کند

و به مهمانی دریچه ی دلی می آید

که به پاک ترین کرانه های عشق باز می شود

و من بی تاب دیدارش

پرنده ی شعری می شوم

که در آرزوی فردایی دوباره

در آسمان خیالش پرواز می کنم


فرزانه سیفی