عشق یعنی بَری از غفلتِ خودخواهی شو
هجرت از خود کن و سرچشمه‌ی آگاهی شو

به تمنّای تو دریاست همه‌تن آغوش
از خودت کوچ کن و رود شو و راهی شو

محضِ خورشید شدن ذرّه‌ای از خویش برآ
قد بکش، دلزده از این‌همه کوتاهی شو

قرن‌ها فاصله است از رمضان تا رمضان
کاروان می‌گذرد... بیرقِ همراهی شو

نکند خواب بمانی... نَفَسَت یخ بزند
گرم از سوزِ مناجاتِ سحرگاهی شو

روزه یعنی که بمیر از طلبِ هر چه جز او
روز و شب تشنه‌ی انوارِ هواللّهی شو

زردروییت شود آینه‌ی خطّ نگار
قلمِ حضرتِ حق را ورقِ کاهی شو

در دلِ برکه‌ی حق تا تپشی مهلت هست
از شدن خسته نشو، ماه نشد ماهی شو

چند گویم به تو هر لحظه که این شو یا آن
آنِ او باش، برو هر چه که می‌خواهی شو

مبین اردستانی




سوال هوش آزمون استخدامیِ FBI: چرا روزه دارِ ایرانی با دهنِ روزه بازم در یخچالو بی خود و بی جهت باز میکنه؟ :)))